آثار دعا برای فرج امام زمان (عجل الله فرجه)
نویسنده: سید حسین هاشمی نژاد
فهرست مطالب
سوگند..................۱۱
مقدمه چاپ سوم..................۱۵
پیشگفتار..................۱۷
میلاد نور..................۱۹
حضرت مهدی در ضمانت وحمایت خداست..................۲۲
فقط دعا گویان مهدی اهل نجاتند..................۲۴
دعای داعیان را امام زمان آمین می گوید..................۲۸
دعای حضرت صاحب الزمان در حق دعا کننده برای تعجیل فرج..................۳۰
تشرف آیه الله العظمی نجفی مرعشی به محضر مبارک ولی عصر..................۳۴
زندگی در زمان ظهور حضرت ولی عصر دلپذیر است..................۴۰
دگرگونی جهان..................۴۰
تقسیم ثروت به طور مساوی..................۴۲
رضایت وخشنودی عمومی..................۴۲
بی نیازی همگانی..................۴۳
امنیت در تمام آفرینش..................۴۵
نزول برکات آسمانی وخروج نعمات زمینی..................۴۶
آبادانی جهان..................۴۷
رفاه همگانی..................۴۸
فزونی دامها..................۴۹
اصلاح مزاحمتها ورفع نقصانها..................۵۰
بهترین اوقات واماکن اجابت دعا..................۵۲
اوقات اجابت دعا..................۵۳
اماکن اجابت دعا..................۵۴
خلاصه آثار وفواید دعا برای فرج آن بزرگوار..................۵۶
ناله های فراق..................۶۳
گدای چشم..................۶۳
باد صبا..................۶۴
مجنون در بدر..................۶۴
انتظار دیدار..................۶۵
در تمنای دوست..................۶۶
وعده وصال..................۶۷
ای حجت کردگار..................۶۷
نماز عشق..................۶۸
لب نوش..................۶۸
شمس عالمیان..................۶۹
گفت وگو..................۷۰
نسیم صبح..................۷۱
مهدی من..................۷۱
یا صاحب الزمان..................۷۲
بهانه دل..................۷۳
نهانخانه دل..................۷۴
نوید وصل..................۷۵
دانه خال..................۷۵
هجر جانگداز..................۷۶
دوست..................۷۷
امام منتظران..................۷۷
دعای امام عصر..................۷۹
سوگند
به خداوندی خدا سوگند * * * به نبی ختم انبیا سوگند
به کمالات اولیا سوگند * * * به گل روی مرتضی سوگند
دوست دارم تو را، بیا مهدی * * * ز کرم گیر دست ما، مهدی
به بهشت جمال نیکویت * * * به سیاهی تار گیسویت
به نگاه دو چشم مینویت * * * به کمانخانه دو ابرویت
دوست دارم تو را، بیا مهدی * * * ز کرم گیر دست ما، مهدی
به مقام ولای تو سوگند * * * به صفیر صدای تو سوگند
↑صفحه ۱۱↑
به صفای دعای تو سوگند * * * به گل اشکهای تو سوگند
دوست دارم تو را، بیا مهدی * * * ز کرم گیر دست ما، مهدی
به قد وقامت دل آرایت * * * به دو دست چو شاخ طوبایت
به فراخی صدر زیبایت * * * به غبار کف قدمهایت
دوست دارم تو را، بیا مهدی * * * ز کرم گیر دست ما، مهدی
به خم گیسوی نکو شامت * * * به شکوه ونشاط ایامت
به همه عاشقان بی نامت * * * به همه بستگان در دامت
دوست دارم تو را، بیا مهدی * * * ز کرم گیر دست ما، مهدی
به شکسته دلان منتظرت * * * به دل افسردگان خون جگرت
به همه راهیان در بدرت * * * به گدایان بینوای درت
دوست دارم تو را، بیا مهدی * * * ز کرم گیر دست ما، مهدی
به مقامات حضرت زهرا * * * به شکوه وجلالت زهرا
به حیا وبه عصمت زهرا * * * به کبودی صورت زهرا
دوست دارم تو را، بیا مهدی * * * ز کرم گیر دست ما، مهدی
به حسین وعلی اکبر او * * * به حسین وعلی اصغر او
به حسین ودو دیده تر او * * * به حسین به وخشک حنجر او
دوست دارم تو را، بیا مهدی * * * ز کرم گیر دست ما، مهدی
به تن وجان خسته زینب * * * به دل خون نشسته زینب
به دو بازوی بسته زینب * * * به جبین شکسته زینب
↑صفحه ۱۲↑
دوست دارم تو را، بیا مهدی * * * ز کرم گیر دست ما، مهدی
به دل داغدیده عباس * * * به سرشک چکیده عباس
به دو دست بریده عباس * * * به تن خون تپیده عباس
دوست دارم تو را، بیا مهدی * * * ز کرم گیر دست ما، مهدی
به رقیه وچشم خونبارش * * * به رقیه وناله زارش
به رقیه وجسم بیمارش * * * به رقیه وشام دیدارش
دوست دارم تو را، بیا مهدی * * * ز کرم گیر دست ما، مهدی
به شئونات آدمی سوگند * * * به عنایات فاطمی سوگند
به تو جانان عالمی سوگند * * * به همه هست هاشمی سوگند
دوست دارم تو را، بیا مهدی * * * ز کرم گیر دست ما، مهدی
↑صفحه ۱۳↑
مقدمه چاپ سوم
باسمه تعالی
شکر وسپاس فزون می گوییم حق تعالی را که نعمت ولایت ائمه معصومین (علیهم السلام) را به ما ارزانی داشت وما را از متمسکین ومتوسلین به ذیل عنایتشان قرار داد. از آنجا که چاپ اول ودوم کتاب آثار دعا برای فرج امام زمان (ع) (کتاب حاضر) مورد توجه واستقبال شیعیان ودوستداران آقا امام زمان (عج) قرار گرفت وکمیاب شد، اکنون بنا به درخواست جمعی از شیفتگان حضرتش چاپ سوم آن با ویرایش وپیرایش جدید واصلاحات واضافات تقدیم می شود. امید است خوانندگان گرامی این کتاب را پس از مطالعه در اختیار محبان آن حضرت قرار دهند تا دیگران هم به یکی از وظایف خود در زمان غیبت نسبت به امام زمان (علیه السلام) آشنا گردند. تا یار که را خواهد ومیلش به که باشد.
تهران، ۱۶ محرم الحرام ۱۴۲۱ ه ق
سید حسین هاشمی نژاد
↑صفحه ۱۵↑
الحمد لله الذی هدانا لهذا وما کنا لنهتدی لو لا ان هدانا الله، والصلوه والسلام علی من دنی فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی اشرف الانبیاء وخاتم السفراء والمرسلین محمد واهل بیته الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله فی الارضین الامام المنتظر الحجه الثانی عشر حجه بن الحسن العسکری ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
در یکی از روزهای ماه جمادی الاولی سال ۱۴۱۸ ه ق در کتابخانه خود نشسته ومشغول مطالعه درباره امام زمان (علیه السلام) بودم که ناگهان به ذهنم خطور کرد چند سطری راجع به حضرت ولی عصر (عج) بنویسم وآن را تا نیمه شعبان ۱۴۱۸ ه ق که میلاد نور است، در اختیار شیفتگان ودلباختگان حضرتش قرار دهم. پس قلم به دست گرفتم وبا استعانت از پیشگاه قدسی اش
↑صفحه ۱۷↑
وبه عنایت آن بزرگوار، موفق شدم کتاب حاضر را تقدیم عاشقان حضرتش کنم وبه این ترتیب گامی کوچک در راه ولی نعمتم ومولایم بردارم.
در نوشتن بنا را بر اختصار نهادم، چون معمولا کتابهای قطور خوانندگان کمتری دارد وکتابهای کوچک ومختصر علاقه مندان بیشتری را به خود جذب می کند. موضوع کتاب درباره یکی از وظایف مهم شیعیان در زمان غیبت است که همانا دعا کردن برای فرج حضرتش می باشد. آثار فرج آن بزرگوار در عالم پدیدار شده ویکی از مقدمات ظهور حضرتش طبق روایات شریفه تحقق انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه است که ان شاء الله این تحول عظیم به ظهور حضرتش منتهی گردد وچشمان مشتاقان منتظرش به جمال نورانیش روشن گردد. امید است این خدمت ناچیز مقبول درگاه ملکوتیش قرار گیرد واین عرض ادب را با لطف بی پایانش بپذیرد. یا ایها العزیز مسنا واهلنا الضر وجئنا ببضاعه مزجاه واوف لنا الکیل وتصدق علینا.
غرض نقشی است کز ما باز ماند * * * که دنیا را نمی بینم بقایی
مگر صاحبدلی روزی ز احسان * * * کند در حق مسکینان دعایی
تهران، ۷ رجب المرجب ۱۴۱۸ ه ق
سید حسین هاشمی نژاد
↑صفحه ۱۸↑
در غروب شامگاه نیمه شعبان حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) به عمه اش حکیمه خاتون فرمود: امشب نزدم افطار کن، که باری تعالی تو را شاد می گرداند به دیدار حجت خویش که حجت بر حق در روی زمین خواهد بود. حکیمه خاتون گفت: مادرش کیست؟ حضرت فرمود: نرجس. سپس حکیمه خاتون عرض کرد: سوگند به خدا که در او هیچ گونه آثار حمل دیده نمی شود. امام فرمود: عمه، حقیقت همان است که برایت گفتم. امشب پسرم مهدی به دنیا می آید. حضرت نرجس خاتون در خواب بود وهیچ گونه اثر حمل
↑صفحه ۱۹↑
ودرد زایمان در او محسوس نبود.
در این حال، حکیمه خاتون به نماز ونیایش مشغول بود وحضرت نرجس خاتون نیز برای مناجات ونماز برخاست وپس از انجام عبادت دوباره خوابید. حکیمه خاتون متعجب ومتحیر بود. چون از طرفی خبر غیبی حضرت عسکری (علیه السلام) واز طرف دیگر، نبودن قراین حمل در حضرت نرجس خاتون را مشاهده می کرد. امام حسن عسکری (علیه السلام) که ولی خدا بود، از شک وتردید عمه اش آگاه بود ولذا با صدای بلند به او فرمود: ای عمه، شک مکن که همین ساعت، مهدی را خواهی دید ان شاء الله تعالی. ناگاه حضرت نرجس خاتون از خواب بیدار شد ودر خود احساس درد نمود. حکیمه خاتون می گوید: دیدم نرجس خاتون می لرزد. او را در آغوش گرفتم وبه امر امام سوره توحید وقدر را قرائت کردم وبا کمال تعجب شنیدم که حضرت مهدی (علیه السلام) نیز از داخل بطن مادرش این سوره ها را می خواند. در این هنگام حضرت نرجس خاتون از چشمم غایب شد واو را ندیدم. پس مضطرب شدم وخدمت امام حسن عسکری (علیه السلام) رسیدم وماجرا را عرض کردم. حضرت فرمود: نگران مباش وبرگرد که نرجس را در جای خود خواهی دید.
برگشتم به سوی اطاق نرجس، ناگهان دیدم نوری زیبا می درخشد وحجت حق حضرت مهدی (علیه السلام) متولد شده
↑صفحه ۲۰↑
وپیشانی خود را بر روی زمین نهاده است ودر کنار مادرش می گوید: اشهد ان لا اله الا الله واشهد ان جدی رسول الله. سپس به هر یک از اجداد طاهرینش از حضرت علی (علیه السلام) تا پدر بزرگوارش سلام وتحیت فرستاد وبه پیشگاه خداوند متعال عرض کرد: پروردگارا، آنچه را به من وعده کردی، برایم آسان گردان وکارم را به پایان رسان وقدمهایم را ثابت فرما وبه وسیله من عدالت ودادگستری را در روی زمین جاری نما. حکیمه خاتون می فرماید: امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: عمه، فرزندم مهدی را بیاور - ومن او را به محضر پدر بزرگوارش بردم.
حضرت دست نوازش بر سر وصورت فرزندش کشید وزبان مبارکش را در دهان او گذاشت وسپس فرمود: ای فرزندم، به اذن خدا سخن بگو. حضرت مهدی (عج) به زبان آمده فرمود: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین(۱).
-----------------
(۱) بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۸.
↑صفحه ۲۱↑
حضرت مهدی در ضمانت وحمایت خداست
قال ابو محمد الحسن العسکری (ع): لما وهب لی ربی مهدی هذه الامه ارسل ملکین. فحملاه الی سرادق العرش حتی وقفا بین یدی الله عز وجل فقال له مرحبا بک عبدی لنصره دینی واظهار امری ومهدی عبادی آلیت انی بک آخذوا وبک اعطی وبک اغفر وبک اعذب اردداه ایها الملکان رداه، رداه علی ابیه ردا رفیقا وابلغاه فانه فی ضمانی وکنفی وبعینی الی ان احق به الحق وازهق به الباطل ویکون الدین لی واصبا(۲).
حضرت عسکری (علیه السلام) فرمود: هنگامی که خداوند
-----------------
(۲) همان، ج ۱، ص ۲۷.
↑صفحه ۲۲↑
مهدی این امت را به من بخشید، دو ملک را فرستاد. پس او را به سراپرده های عرش بردند تا اینکه او را در محضر خدای عز وجل قرار دادند. پس خداوند به او فرمود: آفرین به تو بنده ام برای یاری دینم واظهار امرم وهدایت بندگانم. سوگند می خورم که به سبب تو بگیرم وبه خاطر تو عطا کنم وبه جهت تو ببخشم وبه خاطر تو عذاب کنم (ملاک من در عطا وعذاب ورحمت، تو هستی).
برگردانید او را ای دو ملک. برگردانید او را به سوی پدرش با مهربانی، پس بدرستی که او در ضمانت وحمایت من است وچشم من به اوست تا اینکه حق را به وسیله او محقق کنم وباطل را به دست او نابود سازم ودین برای من پا بر جا شود.
↑صفحه ۲۳↑
فقط دعا گویان مهدی اهل نجاتند
یکی از وظایف مهم شیعیان دعا کردن برای فرج مولای انس وجان حضرت صاحب الزمان است که خود فرمودند: واکثر الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم(۳).
وبرای تعجیل فرج زیاد دعا کنید که آن فرج شماست. برکات دعا برای فرج به خود ما بر می گردد. مرحوم آیه الله موسوی اصفهانی دو جلد کتاب به امر مطاع امام زمان (علیه السلام) نوشت به نام مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم. تمام مطالب این کتاب ارزنده درباره این موضوع است که دعا
-----------------
(۳) کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۵.
↑صفحه ۲۴↑
کردن برای فرج آن بزرگوار چه فوایدی را نصیب دعا کننده می گرداند.
در روایتی، حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) یکی از فواید مهم دعا را نجات از هلاکت در زمان غیبت بیان می فرماید. روایت مهم ذیل را با دقت تمام بخوانید: احمد بن اسحاق گوید: به حضور حضرت عسکری (علیه السلام) رسیدم وبنا داشتم از آن حضرت درباره امام بعد از او سوال کنم. حضرت به قدرت امامت از باطنم آگاه شدند وفرمودند: یا احمد بن اسحق ان الله تبارک وتعالی لم یخل الارض منذ خلق آدم (علیه السلام) ولا یخلیها الی ان تقوم الساعه من حجه لله علی خلقه به یدفع البلاء عن اهل الارض وبه ینزل الغیث وبه یخرج برکات الارض. قال فقلت له یابن رسول الله فمن الامام والخیفه بعدک. فنهض (علیه السلام) مسرعا فدخل البیت ثم خرج وعلی عاتقه غلام کان وجهه القمر لیله البدر من ابناء ثلاث سنین فقال یا احمد بن اسحق لو لا کرامتک علی الله عز وجل وعلی حججه ما عرضت علیک ابنی هذا انه سمی رسول الله (صلی الله علیه وآله) وکنیه والذی یملا الارض قسطا وعدلا کما ملئت جورا وظلما یا احمد بن اسحق مثله فی هذه الامه مثل الخضر (علیه السلام) ومثله مثل ذا القرنین. والله لیغیبن غیبه لا ینجوا من الهلکه فیها الا من ثبت الله
↑صفحه ۲۵↑
عز وجل علی القول بامامته ووفقه فیها للدعاء بتعجیل فرجه. فقال احمد بن اسحق یا مولای فهل من علامه یطمئن الیها قلبی. فنطق الغلام بلسان عربی فصیح فقال انا بقیه الله فی ارضه والمنتقم من اعدائه ولا تطلب اثرا بعد عین یا احمد بن اسحق(۴).
حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود: ای احمد ابن اسحاق بدرستی که خداوند خالی نگذاشت زمین را از حجت از زمان حضرت آدم، ونخواهد گذاشت تا اینکه قیامت به پا شود. به سبب آن حجت بلا را از زمین دفع می کند، وبه خاطر او باران را نازل می کند، وبه وجود او زمین برکاتش را بیرون می دهد. احمد بن اسحاق می گوید: گفتم ای پسر رسول خدا، امام وخلیفه بعد از تو کیست؟ پس امام بسرعت برخاست وداخل [اندرون] خانه شد، سپس بیرون آمد در حالی که روی دوشش پسری سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده می درخشید. حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود: ای احمد ابن اسحاق، اگر تو نزد خدا وحجتهای خدا عزیز وگرامی نبودی، هیچ گاه این فرزندم را به تو نشان نمی دادم. بدرستی که او هم اسم رسول خدا (صلی الله علیه وآله) وهم کنیه اوست، واوست کسی که زمین را پر از عدل وداد می کند پس از آن که پر از ظلم وجور شده باشد. ای احمد بن
-----------------
(۴) همان، ج ۲، ص ۵۶.
↑صفحه ۲۶↑
اسحاق، مثل او در این امت مثل خضر (علیه السلام) ومثل او مثل ذو القرنین است.
به خداوند سوگند او دارای غیبتی است طولانی که نجات پیدا نمی کنند مردم در آن زمان از هلاکت مگر کسی که خدای عز وجل او را بر قول به امامتش ثابت بدارد واو را موفق کند در آن زمان غیبت که برای تعجیل فرجش دعا کند. احمد بن اسحاق گفت: ای مولای من، آیا علامتی هست که دلم اطمینان پیدا کند به آن علامت؟ پس آن پسر خوش سیما [که جان همه عالم به فدایش باد] به زبان عربی گویا آغاز به سخن کرد وفرمود: بقیه الله در زمین منم، انتقام گیرنده از دشمنان منم، وپس از مشاهده عینی من دنبال اثری نگرد ای احمد بن اسحاق. پس هر کس که می خواهد در دنیای پر آشوب کنونی از نجات یافتگان ورستگاران باشد، باید خود را به وسیله دعا وتوسل وتضرع به آستان حضرتش نزدیک کند تا مشمول دعای آن بزرگوار گردد.
↑صفحه ۲۷↑
دعای داعیان را امام زمان آمین می گوید
طبق روایات وارده هنگامی که موالیان ودوستان خاندان عصمت وطهارت دعا می کنند، اولیای خدا آمین می گویند، وچه ارزشمند است دعایی که حضرت اباصالح المهدی (علیه السلام) آمینش را بگوید. برای اثبات گفتارمان به بیان یک روایت بسنده می کنیم: محمد بن الحسن الصفار در بصائر الدرجات به سند خود از ابوالربیع شامی آورده است که گفت: به حضرت ابوعبدالله صادق (علیه السلام) عرضه داشتم: از عمرو بن اسحاق حدیثی به من رسیده. فرمود: آن را عرضه کن. گفتم: وی بر امیرالمومنین علی (علیه السلام) داخل شد، پس
↑صفحه ۲۸↑
آن حضرت آثار زردی بر صورتش دید، فرمود: این زردی چیست؟.
پس بیماریی که در او بود، توضیح داد. آن حضرت به او فرمود: ما خوشحال می شویم به خوشحالی شما، واندوهگین می گردیم به حزن شما، وبیمار می شویم به بیماری شما، ودعا می کنیم برای شما، وشما که دعا می کنید ما آمین می گوییم. عمرو به امیرالمومنین (علیه السلام) عرض کرد: آنچه فرمودید دانستم، ولی چگونه ما دعا می کنیم شما آمین می گویید؟. آن حضرت فرمود: بر ما یکسان است حاضر ودور. امام صادق (علیه السلام) فرمود: عمرو راست گفته است(۵).
-----------------
(۵) بصائر الدرجات، ص ۲۶۰.
↑صفحه ۲۹↑
دعای حضرت صاحب الزمان در حق دعا کننده برای تعجیل فرج
بی تردید دعا کردن برای آن بزرگوار، نصرت ویاری اوست، چون یکی از انواع نصرت، یاری کردن به زبان است، ودعا برای آن حضرت یکی از اقسام یاری کردن به زبان است. قرآن مجید می فرماید: واذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منها او ردوها...(۶).
وهر گاه محبت وستایش شدید، به بهتر یا نظیر آن جواب دهید... در تفسیر علی بن ابراهیم قمی ذیل آیه شریفه می گوید:
-----------------
(۶) نساء / ۸۶.
↑صفحه ۳۰↑
سلام وکارهای نیک دیگر(۷).
پر واضح است که دعا از بهترین انواع نیکی است، پس اگر مومن برای مولای خود خالصانه دعا کند، مولایش نیز برای او دعا می کند، ودعای آن بزرگوار کلید همه خیرات وبرکات وفلاح ورستگاری است. شاهد وموید این مدعا روایت ذیل است: جمعی از اهالی اصفهان از جمله ابوالعباس احمد بن النصر وابوجعفر محمد بن علویه نقل کردند که: شخصی به نام عبدالرحمن در اصفهان ساکن بود که شیعه بود. از او پرسیدند: چرا به امامت حضرت امام علی النقی (علیه السلام) معتقد شدی؟ گفت: چیزی دیدم که سبب اعتقاد محکم من شد. من مردی فقیر بودم وزبان وجرات داشتم.
در یکی از سالها اهل اصفهان مرا از شهر بیرون کردند، من با جمعی دیگر برای شکایت به دربار متوکل رفتیم. در حالی که در دربار او بودیم، دستوری از او صادر شد که علی بن محمد بن الرضا (علیه السلام) را حاضر کنند. به یکی از حاضران گفتم: این مرد کیست که دستور احضارش داده شده؟. گفت: او مردی علوی است که رافضیان معتقد به امامتش هستند. سپس گفت: چنین می دانم که متوکل او را برای کشتن حاضر می کند. گفتم: از اینجا
-----------------
(۷) تفسیر القمی، ج ۱، ص ۱۴۵.
↑صفحه ۳۱↑
نمی روم تا این مرد را ببینم که چگونه شخصی است(۸).
گوید: پس آن حضرت سوار بر اسب آمد ومردم از سمت راست وچپ راه، در صف ایستاده بودند وبه او نگاه می کردند. هنگامی که او را دیدم، محبتش در دلم جا گرفت، شروع کردم در دل برای او دعا کردن که خداوند شر متوکل را از او دفع نماید. او در بین مردم پیش می آمد وبه کاکل اسبش نگاه می کرد، نه به چپ نظر می کرد ونه به راست، ومن در دل دعایم را تکرار می کردم. هنگامی که به کنارم رسید، صورتش را به سویم گردانید، سپس فرمود: خداوند دعایت را مستجاب کند وعمرت را طولانی نماید ومال وفرزندن را زیاد سازد. از هیبت وعظمت او به خود لرزیدم ودر میان رفقایم رفتم.
دوستانم پرسیدند چه شد؟ گفتم خیر است. وبه هیچ کس نگفتم. پس از این ماجرا به اصفهان برگشتم وخداوند به برکت دعای او راههایی از مال دنیا بر من گشود، به طوری که امروز من تنها هزار هزار درهم ثروت در خانه دارم غیر از اموالی که خارج از خانه دارم، وصاحب ده فرزند شدم واکنون هفتاد وچند سال از عمرم می گذرد. من به امامت آن بزرگوار قائلم که آنچه در دلم بود، دانست وخداوند دعایش را درباره ام مستجاب کرد. ای دوستان امام زمان (علیه السلام)، خوب در این روایت بنگرید که چگونه یک انسانی که اهل ایمان نبود، به خاطر یک
-----------------
(۸) خرائج، باب هادی عشر: در معجزات حضرت هادی (علیه السلام).
↑صفحه ۳۲↑
دعا برای حضرت هادی (علیه السلام) ودعای آن امام همام در حقش، صاحب ثروت وعزت وایمان وتقوا گردید.
پس اگر ما که از شیعیان ودوستان حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) هستیم برای آن بزرگوار دعا کنیم ومتقابلا حضرت ما را دعا بفرمایند، چه برکات عجیبی در زندگی ما پیدا خواهد شد. مرحوم آیه الله موسوی اصفهانی در کتاب مکیال المکارم (ج ۱، ص ۳۸۶) نقل می کند که: یکی از برادران صالحم برایم نقل کرد که آن حضرت را در عالم رویا مشاهده کرده وآن بزرگوار به او فرموده اند: من برای هر مومنی که پس از ذکر مصائب سیدالشهداء در مجالس عزاداری دعا می کند، دعا می کنم.
↑صفحه ۳۳↑
تشرف آیه الله العظمی نجفی مرعشی به محضر مبارک ولی عصر
در کتاب قبسات در شرح حال زندگی مرحوم آیه الله نجفی مرعشی آمده است که این بزرگوار سه مرتبه خدمت باهر النور حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) مشرف شده اند. به عنوان تیمن وتبرک، ترجمه یکی از تشرفات معظم له را که حاوی نکاتی جالب وآموزنده است، برای خوانندگان عزیز نقل می کنیم. ایشان فرموده اند: در ایام تحصیل در نجف اشرف شوق زیادی به دیدار جمال مولایمان حضرت بقیه الله الاعظم - عجل الله تعالی فرجه الشریف - داشتم. با خویش عهد بستم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله مشرف شوم، به این نیت که جمال نورانی حضرت صاحب الامر (علیه السلام) را زیارت کنم
↑صفحه ۳۴↑
وبه این فوز بزرگ نائل شوم. شب چهارشنبه سی وپنجم ویا سی وششم بود، در آن شب رفتنم از نجف اشرف به تاخیر افتاد وهوا ابری وبارانی بود.
نزدیک مسجد سهله خندقی بود، هنگامی که به آنجا رسیدم، بر اثر تاریکی شب وحشت وترس وجود مرا فرا گرفت، مخصوصا از جهت ازدیاد دزدها وقطاع الطریقها. ناگهان صدای پایی از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب ترس ووحشتم شد. برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم. نزدیک من آمد وبا زبان فصیح گفت: ای سید، سلام علیکم. تا صدای او را شنیدم، ترس ووحشتم برطرف شد وسکون وآرامش خاطر پیدا کردم. برایم تعجب آور بود که چگونه آن شخص در تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد، ودر آن لحظه از این مطلب غافل بودم. به هر حال سخن می گفتیم ومی رفتیم. از من سوال کرد: قصد کجا داری؟ گفتم: مسجد سهله. فرمود: به چه نیت؟ گفتم: به قصد تشرف وزیارت ولی عصر (علیه السلام). مقداری که رفتیم، به مسجد کوچکی که به مسجد زید بن صوحان شهرت دارد ودر نزدیکی مسجد سهله است، رسیدیم. داخل مسجد شده نماز خواندیم. بعد از نماز، دعایی خواند، کان دیوارها وسنگها آن دعا را با او زمزمه می کردند.
احساس انقلاب عجیب در خود نمودم که از وصفش عاجزم. بعد از دعا،
↑صفحه ۳۵↑
سید فرمود: سید، تو گرسنه ای، چه خوب است شام بخوری. سپس سفره ای را که زیر عبا داشت، بیرون آورد ودر آن مثل اینکه سه قرص نان ودو یا سه خیار سبز تازه بود که گویی تازه از باغ چیده بودند، وآن وقت وسط زمستان بود وسرمای زننده ای بود ومن متوجه به این معنا نشدم که این آقا خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده است(۹).
طبق دستور مولا شام خوردم. سپس فرمود: بلند شو تا به مسجد سهله برویم. داخل مسجد شدیم، آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد ومن هم به متابعت آن بزرگوار انجام وظیفه می کردم وبدون اختیار نماز مغرب وعشاء را به آن عزیز اقتدا کردم ومتوجه نبودم که این آقا کیست. بعد از آن که اعمال تمام شد، آن نازنین فرمود: ای سید، آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می روی یا در همین جا می مانی؟ گفتم: می مانم. در وسط مسجد در مقام امام صادق (علیه السلام) نشستیم. به سید گفتم: آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟ در جواب، کلام جامعی را فرمود که در اعماق وجودم اثر گذاشت به گونه ای که هر گاه یادم می آید، ارکان وجودم می لرزد. فرمود: این امور از فضول زندگی است وما از این
-----------------
(۹) در آن زمانها وسایل ارتباطات ترابری این قدر وسعت پیدا نکرده بود که در همه فصول سال انواع میوه ها در همه جا پیدا شود.
↑صفحه ۳۶↑
فضولات دوریم.
به هر حال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید ودر این مدت مطالبی رد وبدل شد که به بعضی از آنها اشاره می کنم:
۱ - در رابطه با استخاره سخن به میان آمد، سید عرب فرمود: ای سید، با تسبیح چگونه استخاره می کنی؟ گفتم: سه مرتبه صلوات می فرستم وسه بار می گویم: استخیر الله برحمته خیره فی عافیه. پس قبضه ای از تسبیح را گرفته می شمارم، اگر دو تا ماند، بد است واگر یکی ماند، خوب است. فرمود: برای این استخاره مطلبی هست که به شما نرسیده وآن مطلب این است که هر گاه یکی ماند، فورا حکم به خوبی استخاره نکنید، بلکه توقف کنید ودوباره بر ترک عمل استخاره کنید. اگر زوج آمد، کشف می شود که استخاره اول خوب است اما اگر یکی آمد، کشف می شود که استخاره اول میانه است. به حسب قواعد علمیه باید دلیل می خواستم زیرا به جای دقیق وباریکی رسیده بودیم، ولی به مجرد این قول، تسلیم ومنقاد شدم ودر عین حال غافل بودم که این آقا کیست.
۲ - تاکید فرمودند بر تلاوت وقرائت این سوره ها بعد از نمازهای واجب: بعد از نماز صبح سوره یس، بعد از نماز ظهر سوره عم، بعد از نماز عصر سوره نوح (البته بعضی نقلهای دیگر دارد که سوره عصر)، بعد از نماز مغرب سوره واقعه وبعد از نماز عشاء سوره ملک.
↑صفحه ۳۷↑
۳- تاکید فرمودند بر خواندن دو رکعت نماز بین مغرب وعشاء که در رکعت اول بعد از حمد، هر سوره ای خواستی بخوان ودر رکعت دوم بعد از حمد، سوره واقعه را بخوان، وفرمود: کفایت می کند این نماز از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب چنان که گفته شد.
۴ - سفارش فرمودند که: بعد از نمازهای پنجگانه، این دعا را بخوان: اللهم سرحنی عن الهموم والغموم ووحشه الصدر ووسوسه الشیطان برحمتک یا ارحم الراحمین.
۵ - سفارش فرمودند بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع در نمازهای یومیه، خصوصا در رکعت آخر: اللهم صل علی محمد وآل محمد وترحم علی عجزنا واغثنا بحقهم.
۶ - در تعریف وتمجید از شرایع الاسلام محقق حلی فرمودند: تمام مطالب آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسائل آن.
۷ - تاکید فرمودند به خواندن قرآن وهدیه کردن ثوابش به ارواح شیعیانی که وارثی ندارند یا وارثی دارند ویادی از آنها نمی کنند.
۸ - تاکید فرمودند بر تحت الحنک را از زیر گردن دور دادن وسر آن را در عمامه قرار دادن، چنانکه علمای عرب به همین شکل عمل می کنند، وفرمود: در شرع چنین وارد شده است.
۹ - تاکید فرمودند بر زیارت سیدالشهداء (علیه السلام).
۱۰ - دعا در حقم فرمودند که: جعلک الله من خدمه الشرع (خداوند تو را از خدمتگزاران شرع قرار دهد).
↑صفحه ۳۸↑
۱۱- پرسیدم: نمی دانم آیا عاقبت کارم خیر است وآیا من نزد صاحب شرع مقدس رو سفیدم؟ فرمود: عاقبت تو بخیر وسعیت مشکور است ونزد صاحب شرع روسفیدی. گفتم: نمی دانم آیا پدر ومادر واساتید وذوی الحقوق از من راضی هستند یا نه؟ فرمود: تمام آنها از تو راضی اند ودرباره ات دعا می کنند. استدعای دعا کردم برای خودم که موفق باشم برای تالیف وتصنیف کتب. دعا فرمودند. مطالب دیگری رد وبدل شد که مجال تفصیل وبیانش نیست. پس برخاستم که از مسجد بیرون روم به خاطر حاجتی. آمدم نزد حوضی که وسط راه قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد. به ذهنم خطور کرد که امشب چه شبی است واین سید عرب کیست که این همه با فضیلت است، شاید این آقا همان محبوب ومعشوقم باشد.
مضطرب شدم وبرگشتم وآن گل زیبای نرجس خاتون را ندیدم وکسی هم در مسجد نبود. یقین پیدا کردم که حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) را زیارت کردم. مشغول گریه وزاری شدم وهمچون مجنونی سرگردان در اطراف مسجد گردش می کردم وتا صبح چون عاشقی که بعد از وصال مبتلا به فراق گشته است، واله وحیران بودم. هر گاه یاد آن شب می افتم، بهت زده می شوم.
↑صفحه ۳۹↑
زندگی در زمان ظهور حضرت ولی عصر دلپذیر است
یکی از عواملی که سبب می شود مردم از دعا کردن برای فرج امام زمان (علیه السلام) غفلت ورزند، عدم آگاهی آنها به زندگی لذتبخش در زمان ظهور آن بزرگوار است. برای اینکه موالیان ودوستان حضرت بدانند در زمان ظهور چه تحول ودگرگونی عجیبی در دنیا پیدا می شود، به چند روایت از حضرات ائمه معصومین (علیهم السلام) اشاره می کنیم.
دگرگونی جهان
امام صادق (علیه السلام) تحول جهان را در زمان ظهور حضرت صاحب الامر والزمان در پرتو آیه شریفه واشرقت
↑صفحه ۴۰↑
الارض بنور ربها(۱۰).
چنین بیان می فرماید: ان قائمنا اذا قام اشرقت الارض بنور ربها واستغنی العباد عن ضوء الشمس وذهبت الظلمه ویعمر الرجل فی ملکه حتی یولد له الف ذکر لا تولد فیهم انثی وتظهر الارض کنوزها حتی تراها الناس علی وجهها ویطلب الرجل منکم من یصله بماله ویاخذ من زکاته لا یوجد احد یقبل منه ذلک استغنی الناس بما رزقهم الله من فضله(۱۱).
هنگامی که قائم ما قیام کند:
۱ - زمین با نور پروردگارش روشن می شود.
۲ - مردم از نور خورشید بی نیاز می شوند.
۳ - تاریکی از بین می رود.
۴ - عمر انسان بقدری طولانی می شود که خداوند هزار پسر به او مرحمت می کند.
۵ - خزاین نهفته زمین بر مردم ظاهر می شود ودر برابر دیدگان آنها قرار می گیرد.
۶ - مردم به دنبال کسی می روند که از آنها زکات وصدقات بپذیرد ونمی یابند.
۷ - مردم به فضل پروردگارشان بی نیاز می شوند. خداوند توفیق یاری آن بزرگوار وزندگانی کردن در زیر سایه اش را به تمام شیفتگانش مرحمت فرماید.
-----------------
(۱۰) زمر / ۶۹.
(۱۱) بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷.
↑صفحه ۴۱↑
تقسیم ثروت به طور مساوی
بی عدالتی ها وظلمهایی که در عالم می شود، به خاطر کمبود ثروت نیست بلکه به دلیل تقسیم ظالمانه آن در جهان است. در مقابل هزاران انسان گرسنه ای که هر روز در گوشه وکنار کشورهای فقیر وغنی از کمبود غذا می میرند، انسانهای زیادی هستند که بر اثر پر خوری وافراط در عیش ونوش هلاک می شوند، واین به خاطر تقسیم غیر عادلانه ثروت در جوامع بشری است. ولی در عصر پر شکوه حکومت جهانی حضرت بقیه الله الاعظم - روحی وارواح العالمین مقدمه له الفداء - ثروت به طور مساوی زیر نظر آن عدل مطلق تقسیم می گردد، چنانکه در احادیث مختلف وارد شده است: اذا قام مهدینا اهل البیت قسم بالسویه وعدل فی الرعیه(۱۲).
چون مهدی ما اهل بیت قیام نماید، ثروت را به طور مساوی تقسیم می کند وعدالت را در بین مردم پیاده می کند.
رضایت وخشنودی عمومی
در حکومت عدل پرور حضرت ولی عصر (علیه السلام) تمام
-----------------
(۱۲) عقد الدرر، ص ۴۰.
↑صفحه ۴۲↑
مردم از او خشنود می شوند حتی پرندگان هوا ودرندگان صحرا، چنانکه در احادیث شریف آمده است: فیفرح به اهل السماء واهل الارض والطیر والوحوش والحیتان فی البحر(۱۳).
اهل زمین وآسمان با پرندگان هوا، درندگان صحرا وماهیان دریا، همه وهمه از او خشنود می شوند. خشنودی در دل زندگان ومردگان نیز پیدا می شود، چنانکه در حدیث آمده است: ولا یبقی مومن الا دخل علیه تلک الفرحه فی قلبه وفی قبره(۱۴).
مومنی باقی نماند جز اینکه این خشنودی به او می رسد، یا در قلبش ویا در قبرش.
بی نیازی همگانی
در زیر سایه حکومت عدالت گستر آن امام همام، همگان مستغنی می شوند به اندازه ای که در روی زمین محتاجی پیدا نمی شود که زکات وصدقات را بپذیرد، چنانکه در روایات مختلف بیان شده است:
-----------------
(۱۳) الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۸۲.
(۱۴) اعلام الوری، ص ۴۳۵.
↑صفحه ۴۳↑
لیاتین علی الناس زمان یطوف الرجل فیه بالصدقه من الذهب ثم لا یجد احدا یاخذها منه(۱۵).
زمانی برای مردم خواهد رسید که انسان شمشهای طلا با خود حمل می کند که در راه خدا انفاق کند، ولی کسی (فقیری) را پیدا نمی کند که آن را قبول کند. فلا یجد الرجل منکم یومئذ موضعا لصدقته ولا لبره لشمول الغنی جمیع المومنین(۱۶).
انسان در آن روز (در زمان حکومت حضرت ولی عصر (علیه السلام)) برای صدقات ومبرات خود جایی پیدا نمی کند، چون بی نیازی همه مومنان را فرا می گیرد. حتی در زمان آن نازنین، دلهای مردم همه بی نیاز می گردد وحرص وطمع وصفت زیاده طلبی از قلوب آنها زایل می شود ودلها نیز صفت بزرگواری پیدا می کنند: ویجعل الله الغنی فی قلوب هذه الامه(۱۷).
در روزگار او پروردگار بی نیازی را در دل این امت قرار می دهد. در زمانی کنونی که دوران غیبت آن عزیز است، هر کس گدایی آستان ملک پاسبانش را آموخت، از غیر او مستغنی
-----------------
(۱۵) صحیحی بخاری، ج ۲، ص ۱۳۶.
(۱۶) اعلام الوری، ص ۴۳۲.
(۱۷) الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۴.
↑صفحه ۴۴↑
گردید وبی نیاز شد، زیرا گدایی در خانه اش از سلطنت دنیا وآخرت بمراتب ارزشمندتر است. حقیر در یکی از غزلیاتم که به عنایتش سروده شده است، آورده ام:
دل من از غم هجران رخت غمگین است * * * بار هجران تو بر سینه من سنگین است
به گدایی تو بر پادشهان فخر کنم * * * پادشاهی که گدایت نبود مسکین است
کاسه لیسی سر سفره تو ما را بس * * * کاسه لیس در تو زندگیش تامین است
شادم از آن که اسیر غم عشق تو شدم * * * گر چه تلخ است فراق تو، غمت شیرین است
همه گویند که از عشق تو دیوانه شدم * * * عشق تو کیش من ودین من وآیین است
چه کنم گر نکنم گریه ز هجران رخت * * * گریه آبی است که بر آتش دل تسکین است
لحظه ای بر در کاشانه مادر بنگر * * * که هنوز از اثر خون پسر رنگین است
تازیانه چو عدو بر تن مامت می زد * * * دیده باب تو از دیدن آن خونین است
هاشمی را به سراپرده اسرار بخوان * * * چون که در خادمیت سابقه اش دیرین است
امنیت در تمام آفرینش
در عهد شکوهمند منجی عالم بشریت حضرت اباصالح المهدی (عج) دلهای مردم از کینه وعداوت خالی می شود
↑صفحه ۴۵↑
وسرانجام امنیت وآرامش سراسر گیتی را فرا می گیرد. ولذهبت الشحناء من قلوب العباد واصطلحت السباغ والبهائم حتی تمشی المرئه بین العراق الی الشام لا تضع قدمیها الا علی النبات وعلی راسها زنبیل لا یهیجها سبع ولا تخافه(۱۸).
کینه ها از دلها زدوده می شود ودرندگان وچهارپایان با یک دیگر سازش می کنند تا جایی که یک زن با طبقی بر سر از عراق تا شام تنها سفر می کند، همه جا قدم بر سرزمین سبز وخرم می گذارد ودرنده ای او را نمی آزارد وگرفتار ترس واضطراب نمی شود.
نزول برکات آسمانی وخروج نعمات زمینی
در احادیث گوناگونی آمده است که در زمان آن حجت حق برکات آسمانی زیاد می گردد وگنجهای زمینی ظاهر می شود: لا تدخر الارض من بذرها شیئا الا اخرجته ولا السماء من قطرها شیئا الا صبه الله علیهم مدرارا(۱۹).
زمین چیزی از بذرهای خود را نگه نمی دارد مگر اینکه آن را بیرون می دهد، وآسمان چیزی از باران رحمتش را نگه
-----------------
(۱۸) بشاره الاسلام، ص ۲۳۶.
(۱۹) مستدرک حاکم، ج ۴، ص ۴۶۵.
↑صفحه ۴۶↑
نمی دارد جز اینکه آن را سیل آسا بر مردم فرو می ریزد. ابن عباس از رسول خدا روایت می کند که درباره حکومت جهانی مهدی موعود (علیه السلام) فرماید: تامن البهائم والسباع وتلقی الارض افلاذ کبدها. چهارپایان در امانند ودرندگان سازش می کنند وزمین پاره های جگرش را بیرون می ریزد. ابن عباس سوال می کند: پاره های جگر زمین چیست؟ رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) می فرماید: امثال الاسطوانه من الذهب والفضه. مانند ستونهایی از طلا ونقره است (که در زمان حکومت امام زمان (عج) از زمین بیرون می ریزد)(۲۰).
آبادانی جهان
در عصر پر نور حضرت ولی عصر (علیه السلام) طبق احادیث وارده سر تا سر جهان آباد می شود: فلا یبقی فی الارض خراب الا عمر(۲۱).
-----------------
(۲۰) همان ماخذ، ص ۵۱۴.
(۲۱) اعلام الوری، ص ۴۳۳.
↑صفحه ۴۷↑
در روی زمین خرابه ای باقی نمی ماند جز اینکه آباد می شود. خرابی جهان بر اثر ظلم وبی عدالتی است، اما هنگامی که آن خسر وعدالت گستر بر جهان حاکم باشد، تمام ویرانیها تبدیل به آبادانی می گردد تا جایی که همگان آرزو می کنند ای کاش پدران، مادران وعزیزان از دست رفته شان زنده بودند وطعم زندگی لذتبخش زمان حکومت آن یوسف زهرا (س) را می چشیدند. فیظهر علی کل جبار وابن جبار ویظهر من العدل ما یتمنی له الاحیاء امواتهم(۲۲).
بر هر ظالم وظالم زاده پیروز می گردد وعدالتش آن قدر در جهان آشکار می شود که زندگان آرزو می کنند ای کاش در گذشتگانشان بودند وآن زندگی شکوهمند وروزگار طلایی را می دیدند.
رفاه همگانی
رفاه عمومی در زمان آن خورشید فروزان ولایت به اوج خود می رسد، چنانکه در روایات مختلف از طرق فریقین آمده است که رسول خدا (ص) فرمود:
-----------------
(۲۲) الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۱.
↑صفحه ۴۸↑
تنعم امتی فی زمن المهدی نعمه لم ینعموا مثلها قط یرسل السماء علیهم مدرارا ولا تدع الارض شیئا من نباتها الا اخرجته والمال یومئذ کدوس یقوم الرجل فیقول یا مهدی اعطنی فیقول خذ(۲۳).
امت من در زمان حضرت مهدی (ع) آن چنان از نعمتها برخوردار می شوند که هرگز نظیر آن دیده نشده است. آسمان سیل آسا بر آنان فرو می ریزد، زمین تمام گیاهانش را می رویاند وثروت آن روز روی هم انباشته می شود وهر کس بگوید: ای مهدی، بر من عطا کن. می فرماید: بگیر [وبه او عطا می کند]. اکنون که در دوران فراق جانسوزش هستیم، ولی نعمت ماست وهمه نیازهای مادی ومعنوی ما را از خوان کرمش مرحمت می فرماید. اگر چه رعایای خوبی برای آن مولا نیستیم اما آن کریم وکریم زاده به اعمال زشت ما نمی نگرد وما را از عطا واحسانش محروم نمی گرداند.
نااهلم وسزای نوازش نیم ولی * * * نااهل واهل پیش کریمان برابر است
فزونی دامها
هنگامی که در جهان فزونی گیاه باشد، فزونی دامها نیز به
-----------------
(۲۳) عقدر الدرر، ص ۱۷۰.
↑صفحه ۴۹↑
وجود می آید که در احادیث به این فزونی تصریح شده است: یخرج فی آخر امتی المهدی یسقیه الله الغیث وتخرج الارض نباتها ویعطی المال صحاحا وتکثر الماشیه وتعظم الامه(۲۴).
در پایان امت من (آخر الزمان) مهدی (ع) خارج می شود که خداوند با باران رحمتش او را سیراب می کند، زمین گیاهش را می رویاند، ثروت به طور مساوی تقسیم می گردد، دام در جهان افزون می شود وامت اسلامی با عظمت می گردد.
اصلاح مزاحمتها ورفع نقصانها
در دنیای کنونی، ما شاهد هستیم که مردم به اشکال مختلف برای یک دیگر مزاحمت ایجاد می کند، اما در دوران با شکوه حکومت ولی الله الاعظم تمام مزاحمتها به هر شکلی که باشد، از بین می رود. در دهها حدیث به نمونه هایی از این اقدامات اصلاحی اشاره شده است که ما در اینجا به بیان یک نمونه بسنده می کنیم: ووسع الطریق الاعظم وکسر کل جناح خارج فی الطریق وابطل الکنف والمازیب الی الطرقات ولا یترک بدعه الا ازالها ولا سنه الا اقامها(۲۵).
-----------------
(۲۴) تاریخ ما بعد الظهور، ص ۷۷۴.
(۲۵) ارشاد مفید، ص ۳۶۵.
↑صفحه ۵۰↑
راههای اصلی را توسعه می دهد، بالکونهایی را که به داخل جاده ها [وخیابانها] آمده بر می دارد وناودانهایی را که به کوچه ها می ریزد از بین می برد. هیچ بدعتی نمی ماند جز اینکه از بین می برد وهیچ سنتی نمی ماند مگر اینکه بر پا می دارد. راستی چه شیرین است زندگی در زیر سایه اش ودر زمان حضورش. در خاتمه این بحث دست به دعا بر می داریم ومی گوییم: پروردگارا، لباس فرج را بر اندام زیبای دلربایش بپوشان ودل نازنینش را با بشارت ظهورش مسرور فرما وتوفیق دیدار جمال ملکوتیش را با عافیت نصیب گردان بمنک وکرمک یا ارحم الراحمین.
↑صفحه ۵۱↑
بهترین اوقات واماکن اجابت دعا
متاسفانه بسیار دیده می شود که در محافل دینی وجلسات مذهبی اهمیت فوق العاده وخاصی به دعا برای فرج آن عزیز داده نمی شود، در حالی که شیعه حاجتی مهمتر از فرج آن بزرگوار ندارد ووظیفه این است که در بهترین اوقات واماکن اجابت دعا، اول فرج آن امام همام را از خدا مسئلت کنیم. یکی از علمای وارسته وبرجسته نجف به کربلای معلی مشرف می شود ودر حرم مطهر امام حسین (علیه السلام) شرفیاب محضر مقدس امام عصر (عج) می گردد.
حضرت به او می فرماید: فلانی، ببین اینجا که دعا مستجاب است مردم به فکر من نیستند وبرای فرجم دعا نمی کنند. سپس حضرت تصرف ولایتی می فرمایند وآن عالم ربانی
↑صفحه ۵۲↑
خواسته های درونی مردم را می شنود که هر کدام برای حوایج خصوصی خود دعا می کنند. حضرت می فرمایند: شنیدی؟ حتی یک نفر از این زایران نگفت که خدایا، فرج مهدی را برسان. برای اینکه خوانندگان گرامی با اوقات اجابت دعا واماکن آن بیشتر آشنا گردید، به این اوقات واماکن اشاره می کنیم تا هر گاه دوستان حضرت وشیفتگان وصال در آن لحظات خاص ودر آن اماکن مقدسه قرار گرفتند، برای فرج امام زمان (علیه السلام) دعا کنند.
اوقات اجابت دعا
۱ - سحر
۲ - بعد از نمازهای واجب
۳ - بین الصلاتین
۴ - بین الطلوعین
۵ - هنگام آمدن باران
۶ - هنگام وزیدن بادها
۷ - هنگام شنیدن اذان
۸ - هنگام رویت هلال
۹ - در قنوت نماز وتر
۱۰ - هنگام رویت کعبه
۱۱ - هنگام غروب خورشید
۱۲ - ایام ولیالی ماه مبارک رمضان
↑صفحه ۵۳↑
۱۳- روز عرفه
۱۴ - شب وروز جمعه
۱۵ - هنگام صف آرایی لشکریان حق در مقابل باطل
۱۶ - شب عید فطر
۱۷ - شب عید قربان
۱۸ - شب نیمه شعبان
۱۹ - شب اول ماه رجب
۲۰ - هنگامی که نیمی از خورشید غروب کرده ونیم دیگرش در حال غروب کردن است، زیرا در روایت دارد که حضرت زهرا سلام الله علیها به غلامش می فرمود: بالای بلندیها وپشته ها برو، چون دیدی نصف قرص خورشید از افق غروب کرده، به من اعلام کن تا دعا کنم(۲۶).
برای پیدا کردن اوقات دیگر اجابت دعا می توانید به کتابهای دعا مانند مفاتیح الجنان ودیگر کتب ادعیه مراجعه کنید.
اماکن اجابت دعا
۱ - مساجد
۲ - حریم کعبه
۳ - هنگام رویت کعبه
۴ - مقام ابراهیم
-----------------
(۲۶) طرائف الحکم، ج ۱، ص ۳۶۵.
↑صفحه ۵۴↑
۵- رکن یمانی
۶ - بین مقام ومیزاب
۷ - چاه زمزم
۸ - صفا ومروه
۹ - میزاب
۱۰ - حجر اسماعیل
۱۱ - حجر الاسود
۱۲ - داخل بیت الله
۱۳ - منی
۱۴ - مشعر
۱۵ - حرم النبی
۱۶ - کربلا
۱۷ - حرم مقدس ائمه معصومین (علیهم السلام)
۱۸ - در بقع امامزادگان
۱۹ - در مجالس ذکر فضایل اهل البیت (علیهم السلام) ودر هر مکانی که انسان احتمال بدهد معنویتی دارد، انسان باید برای فرج آن بزرگوار دعا کند وبه یاد ولی عصر (علیه السلام) باشد، که فرموده اند: فرج من فرج شماست.
↑صفحه ۵۵↑
خلاصه آثار وفواید دعا برای فرج آن بزرگوار
صاحب مکیال المکارم خلاصه آثار وفواید وویژگیهایی را که بر دعا کردن برای تعجیل فرج مترتب است، بیان می کند وما هم به جهت اینکه کتاب مکیال المکارم که به امر مطاع ولی عصر (علیه السلام) نوشته شده کتابی مبارک وپر خیر است، مطالب آن را ذیلا نقل می کنیم: دعا کننده برای فرج حضرت مشمول برکات زیر می گردد:
۱ - اطاعت از امر مولایش کرده است، که فرموده اند: وبسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است.
۲ - این دعا سبب زیاد شدن نعمتها می گردد.
۳ - واظهار محبت قلبی است.
۴ - ونشانه انتظار است.
↑صفحه ۵۶↑
۵- وزنده کردن امر ائمه اطهار (علیهم السلام) است.
۶ - ومایه ناراحتی شیطان لعین است.
۷ - واداء قسمتی از حقوق آن حضرت است (که اداء حق هر صاحب حقی واجب ترین امور است).
۹ - وتعظیم خداوند ودین خداوند است.
۱۰ - حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) در حق دعا کننده دعا می کند.
۱۱ - شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او می شود.
۱۲ - وشفاعت پیامبر ان شاء الله شامل حال او می شود.
۱۳ - واین دعا امتثال امر الهی وطلب فضل وعنایت اوست.
۱۴ - ومایه استجابت دعا می شود.
۱۵ - واداء اجر رسالت است.
۱۶ - ومایه دفع بلاست.
۱۷ - وسبب وسعت روزی است ان شاء الله.
۱۸ - وباعث آمرزش گناهان می شود.
۱۹ - ودعا کننده مشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا خواب می شود.
۲۰ - ودر زمان ظهور آن حضرت به دنیا رجعت می کند.
۲۱ - واز برادران پیامبر (صلی الله علیه وآله) خواهد بود.
۲۲ - وفرج مولای ما حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) زودتر واقع خواهد شد.
۲۳ - وسبب پیروزی از پیغمبر وامامان - صلوات الله علیهم اجمعین - می شود.
۲۴ - ووفای به عهد وپیمان الهی است.
۲۵ - وآثار نیکی به والدین برای دعا کننده فرج حاصل می گردد.
↑صفحه ۵۷↑
۲۶- وفضیلت رعایت واداء امانت برایش حاصل می شود.
۲۷ - وسبب زیاد شدن اشراف نور امام (علیه السلام) در دل او می گردد.
۲۸ - ودعا برای فرج موجب طولانی شدن عمرش خواهد شد ان شاء الله.
۲۹ - وموفق به تعاون در کارهای نیک وتقوا می شود.
۳۰ - وبه نصرت ویاری خداوند وپیروزی بر دشمنان به کمک خداوند توفیق می یابد.
۳۱ - وهدایت می شود به نور قرآن مجید.
۳۲ - ونزد اصحاب اعراف معروف می گردد.
۳۳ - وبه ثواب طلب علم نائل می شود ان شاء الله.
۳۴ - واز عقوبتهای اخروی ان شاء الله در امان می ماند.
۳۵ - ودر هنگام مرگ به او مژده می رسد وبا او به نرمی رفتار می شود.
۳۶ - واین دعای برای فرج، اجابت دعوت خدا ورسول (صلی الله علیه وآله) است.
۳۷ - وبا امیرالمومنین (علیه السلام) محشور ودر درجه آن حضرت خواهد بود.
۳۸ - ومحبوب ترین افراد نزد خداوند می گردد.
۳۹ - وعزیزتری وگرامی ترین افراد نزد پیامبر (صلی الله علیه وآله) می شود.
۴۰ - وان شاء الله از اهل بهشت خواهد بود.
۴۱ - ودعای پیامبر (صلی الله علیه وآله) شامل حالش می گردد.
۴۲ - وکردارهای بد او به کردارهای خوب تبدیل می شود.
۴۳ - وخداوند در عبادت او را تایید فرماید.
↑صفحه ۵۸↑
۴۴- وان شاء الله با این دعا عقوبت از اهل زمین دور می شود.
۴۵ - وثواب کمک به مظلوم را دارد.
۴۶ - وثواب احترام به بزرگتر وتواضع نسبت به او را دارد.
۴۷ - وپاداش خونخواهی حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) را دارد.
۴۸ - وشایستگی دریافت احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) را می یابد.
۴۹ - ونور او برای دیگران نیز [در روز قیامت] درخشان می گردد.
۵۰ - وهفتاد هزار نفر از گنهکاران را شفاعت می کند.
۵۱ - ودعای امیرالمومنین (علیه السلام) روز قیامت شاملش می شود.
۵۲ - وبی حساب داخل بهشت می شود.
۵۳ - واز تشنگی قیامت در امان می ماند.
۵۴ - ودر بهشت جاودان خواهد بود.
۵۵ - ومایه خراش روی ابلیس ومجروح شدن دل اوست.
۵۶ - وروز قیامت هدیه های ویژه ای دریافت می دارد.
۵۷ - وخداوند عز وجل از خدمتکاران بهشت نصیبش می فرماید.
۵۸ - ودر سایه گسترده خداوند قرار می گیرد ورحمت بر او نازل می شود مادامی که مشغول آن دعا باشد.
۵۹ - وپاداش نصیحت مومن را دارد.
۶۰ - ومجلسی که در آن برای حضرت قائم - عجل الله تعالی فرجه - دعا شود، محل حضور فرشتگان گردد.
۶۱ - ودعا کننده مورد مباهات خداوند قرار می گیرد.
↑صفحه ۵۹↑
۶۲- وفرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.
۶۳ - واز نیکان مردم محسوب می گردد.
۶۴ - واین دعا اطاعت از اولیای امر است که خداوند اطاعتشان را واجب کرده است.
۶۵ - ومایه خرسندی خدای عز وجل می شود.
۶۶ - ومایه خشنودی پیامبر می گردد.
۶۷ - واین دعا خوشایندترین اعمال نزد خداوند است.
۶۸ - ودعاگوی فرج حضرتش از کسانی خواهد بود که خداوند در بهشت به او حکومت دهد ان شاء الله تعالی.
۶۹ - وحساب او آسان می گردد.
۷۰ - واین دعا برای او در عالم برزخ انیس ومونس مهربانی خواهد بود.
۷۱ - وبهترین اعمال است.
۷۲ - وباعث دوری غمها می شود.
۷۳ - ودعای هنگام غیبت بهتر از دعای هنگام ظهور است.
۷۴ - وفرشتگان درباره دعا کننده دعا می کنند.
۷۵ - ودعای حضرت سیدالساجدین (علیه السلام) - که نکات وفواید متعددی دارد - شامل حالش می شود.
۷۶ - واین دعا تمسک به ثقلین (کتاب وعترت) است.
۷۷ - وچنگ زدن به ریسمان الهی است.
۷۸ - وسبب کامل شدن ایمان است.
۷۹ - ومانند ثواب همه بندگان به او می رسد.
۸۰ - واین واین دعا برای فرج از تعظیم شعائر خداوند است.
۸۱ - وگوینده این دعا ثواب کسی را دارد که با پیامبر (صلی الله علیه وآله) شهید شده باشد.
↑صفحه ۶۰↑
۸۲- وثواب کسی دارد که در زیر پرچم حضرت قائم شهید شده باشد.
۸۳ - وثواب احسان به حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) را دارد.
۸۴ - ودعا ثواب گرامی داشتن عالم را دارد.
۸۵ - وپاداش گرامی داشتن شخص کریم را دارد.
۸۶ - ودعا کننده در میان گروه ائمه اطهار (علیهم السلام) محشور می شود.
۸۷ - ودرجات او در بهشت بالا می رود.
۸۸ - واز بدی حساب در روز قیامت در امان می ماند.
۸۹ - ودر روز قیامت به بالاترین درجات شهدا نائل می گردد.
۹۰ - وبه شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها رستگار می گردد.
جای تاسف است که بسیاری از موالیان آن حضرت از دعا برای فرج آن بزرگوار غافل مانده واز این فیوضات زیادی که بر دعای آن حضرت مترتب است محرومند. امید است ان شاء الله این مختصر مطالبی که درباره فواید دعا برای فرج آن بزرگوار نوشتم، سبب تذکر وتنبه دوستان حضرتش گردد وهمگی در صدر حوایج مشروعه، برای فرج آن امام انس وجان دعا کنند. تا چه قبول افتد وکه در نظر آید.
↑صفحه ۶۱↑
ناله های فراق
گدای چشم
ای خاک مقدم تو مرا توتیای چشم * * * یک بار پای خویش بنه در سرای چشم
از بس که اشک بهر فراق تو ریختم * * * اشکم به گریه آمده است از برای چشم
تنها دعای دیده من دیدنت بود * * * یک بار مستجاب نما این دعای چشم
در هر گلی جمال رخت جلوه می کند * * * زیباتر از گلی وبود این خطای چشم
کن جلوه ای که روی نکوی تو بنگرد * * * بیچاره عاشقی که شده مبتلای چشم
↑صفحه ۶۳↑
گفتم به اشک غسل بده دیده مرا * * * تا اوفتد به چهره آن دلربای چشم
چون هاشمی که بر سر راهت نشسته است * * * چشم طمع به دست تو دارد گدای چشم
باد صبا
ای باد صبا، چه با صفا می آیی * * * گویا ز حریم یار ما می آیی
ای باد صبا، غبار راهت گوید * * * از طرف کدامین کف پا می آیی
ای باد صبا، شمیم عطرت گوید * * * از کوی عزیز مصطفی می آیی
ای باد صبا، لطافتت می گوید * * * از محضر لطف کبریا می آیی
ای باد صبا، نسیم روح افزایت * * * گوید که ز رحمت خدا می آیی
ای باد صبا، طراوتت می گوید * * * با مژده وصل آشنا می آیی
ای باد صبا، چو هاشمی می گویم * * * هنگام سحر فرح فزا می آیی
مجنون در بدر
به یاد روی تو ای دوست هر سحر گریم * * * گهی ز چشم دل وگه ز چشم سر گریم
↑صفحه ۶۴↑
چو شمع انجمن عاشقان دلخسته * * * ز داغ هجر تو ای دوست از جگر گریم
تو یوسفی وچو یعقوب دلشکسته زار * * * در انتظار تو ای نازنین پسر گریم
چو طفل رانده شده از سرای خود همه شب * * * نهاده سر به روی آستان در گریم
فراق روی تو آواره کرده است مرا * * * به دشت وکوه چون مجنون در بدر گریم
به جای آب که بر راه دوست می ریزند * * * کنار راه تو با دیدگان تر گریم
قلم گریست به همراه هاشمی گفتا * * * به یاد روی تو ای دوست هر سحر گریم
انتظار دیدار
تا کی برای دیدن رویت دعا کنم * * * تا کی ز سوز سینه تو را من صدا کنم
ای جنت ونعیم ز روی تو با صفا * * * باز آی تا ز وصل تو جان با صفا کنم
گر منتی نهی وقدم بر سرم نهی * * * بر دیده خاک پای تو را توتیا کنم
هستی غریب عصر وزمان صاحب الزمان * * * اذنم بده که دیده به تو آشنا کنم
بهر ظهور نور جمال تو ای عزیز * * * تا کی دو دست خویش به سوی خدا کنم
گر چه بلا قرین ولا گشته از ازل * * * کو صبر تا تحمل درد وبلا کنم
↑صفحه ۶۵↑
در هر سحرگهان به امید وصال تو * * * از خواب ناز چشم رمد دیده وا کنم
یک نظره گر نصیب شود دیدند مرا * * * جانا به رونمای تو جان را فدا کنم
چون هاشمی سحر به تمنای وصل تو * * * گیرم ز خواب دیده وبهرت دعا کنم
در تمنای دوست
تا کی به اشک وآه تمنا کنم تو را * * * جانا بیادمی که تماشا کنم تو را
امید دل به راه وصالت نشسته ام * * * تا یک نظر به آن قد رعنا کنم تو را
وقت سحر امید اجابت رود که من * * * با سوز دل دعا به سحرها کنم تو را
گفتم چه چاره آتش سوزان عشق را * * * گفتا به آب دیده تسلی کنم تو را
ای مشعر ومنی ز صفای تو با صفا * * * من از صفا ومره تمنا کنم تو را
از درد هجر تو دل مجروح ناله کرد * * * گفتم به وصل یار مداوا کنم تو را
ای غایب از نظر به خدا من هم از خدا * * * چون هاشمی همیشه تقاضا کنم تو را
↑صفحه ۶۶↑
وعده وصال
شبی به شوق وصالت دلم بهانه گرفت * * * شرار عشق تو در سینه ام زبانه گرفت
به دل وصال تو را وعده کردم اما دل * * * به آه وناله ز کاشانه ات نشانه گرفت
زبان دل که بود اشک دیده خونین * * * چو جوی آب ز چشمان من ترانه گرفت
دل شکسته به امید دیدن رویت * * * سراغ خانه تو از من عاشقانه گرفت
چو ناامید شد از من به ناله سحری * * * نشان کوی تو از هر دیار وخانه گرفت
به آن ستاره زیبای آسمان رخت * * * که مه ز تابش آن نور جاودانه گرفت
به هاشمی ز عنایت نگر به مکتب عشق * * * که غیر عشق تو درس دگر فسانه گرفت
ای حجت کردگار
ای حجت کردگار، مهدی * * * ای خاتم هشت وچار، مهدی
تنها نه منم اسیر عشقت * * * عالم به غمت دچار، مهدی
تا کی ز برای دیدنت من * * * آواره هر دیار، مهدی
مسرورم از اینکه با نگاهت * * * کردی تو مرا شکار، مهدی
یاد تو بود فروغ جانم * * * در خلوت شام تار، مهدی
بر چوبه دار عشق باشد * * * نام تو مرا شعار، مهدی
بیچاره دل شکسته من * * * دارد ز تو انتظار، مهدی
↑صفحه ۶۷↑
تا از سر لطف پا گذاری * * * بر دیده اشکبار، مهدی
با این دل بی قرار زارم * * * بگذار شبی قرار، مهدی
با بنده رو سیاه عاصی * * * یک لحظه بیا کنار، مهدی
با ناله زار هاشمی گفت * * * دستی به دلم گذار، مهدی
نماز عشق
شبی وصال جمال تو آرزو کردیم * * * به دل ز حسن وکمال تو گفت وگو کردم
چو روی پاک نبیند مگر که دیده پاک * * * به اشک دیده از آن دیده شست وشو کردم
به بوی طره مشکین خویش مستم کن * * * که من به یاد تو صدها شکوفه بو کردم
سر فراق سلامت، وصال اگر نبود * * * که با فراق تو عمری بود که خو کردم
تو قبله گاه منی در نماز عشق، حبیب * * * درین نماز، جمال تو جست وجو کردم
برای آن که نمازم قبول خاطر تو * * * شود به اشک زدم غوطه، پس وضو کردم
شتاب هیچ مکن هاشمی رسد روزی * * * که نغمه ساز کنی اقتدا به او کردم
لب نوش
شب هجران تو ای دوست سحر خواهد شد * * * روشن از دیدن تو دیده تر خواهد شد
↑صفحه ۶۸↑
آرزوی همه منتظران قدمت * * * با تماشای جمال تو بسر خواهد شد
غم مخور ای دل مسکین که عزیز زهرا * * * جلوه ای می کند وغم به سفر خواهد شد
گر چه بی دوست بود تلخ تر از زهر حیات * * * زندگی با لب نوشش چو شکر خواهد شد
سحری جلوه نما تا به مرادم برسم * * * نخل امید من آخر به ثمر خواهد شد
جگرم سوخته از داغ غم هجرانت * * * خنک از کوثر وصل تو جگر خواهد شد
هاشمی در سحری گفت دلا غصه مخور * * * شامل لطف پدر نیز پسر خواهد شد
شمس عالمیان
دلم ز دوری رویت قرار وتاب ندارد * * * میان ما ورخت جز گنه حجاب ندارد
به اشک دیده نوشتم هزار نامه برایت * * * مگر که نامه بیچارگان جواب ندارد
نسیم صبح سلامم به دلبرم برسان * * * بگو جواب سلامم مگر ثواب ندارد
به آسمان جمالت ستاره نازیباست * * * که تاب دیدن روی تو آفتاب ندارد
نشسته دیده نازت میان صف زده مژگان * * * شکوه صف زده مژگان تو شهاب ندارد
تو شمس عالمیانی ز روی پرده بیفکن * * * که آفتاب به رخسار خود نقاب ندارد
↑صفحه ۶۹↑
هر آن کسی که به دل عشق روی ماه تو دارد * * * به شام اول قبرش یقین عذاب ندارد
چو سر ز خاک بر آرد به عرصه گاه قیامت * * * به زیر سایه لطف دگر عقاب ندارد
محاسبات الهی اگر چه سخت ودقیق است * * * محب یوسف زهرا غم حساب ندارد
اگر چه آتش دوزخ هزار شعله فروزد * * * یقین اثر به دل وسینه کباب ندارد
به ناله دل سوزان هاشمی نظری کن * * * اگر چه تاب نگاهت دل خراب ندارد
گفت وگو
به امیدی به سوی خانه لطف تو رو کردم * * * حریمت را به شوق وصل مهدی جست وجو کردم
به فرزند عزیزت از زبان من بگو، مهدی * * * به هر جا وبه هر محفل به یادت گفت وگو کردم
رضای مهدیت باشد رضای تو، رضا جانم * * * پدر را با پسر بهر وصالش رو به رو کردم
اگر چه گل ندرد در کنار مهدیت بویی * * * به یاد او کنار مرقدت صد غنچه بو کردم
اگر چه گل ندارد پیش رنگ روی او رنگی * * * ولی هر گل که دیدم یاد رنگ روی او کردم
الا ای ضامن آهو به مهدی عزیزت گو * * * من این آلوده دامن را ز رحمت شست وشو کردم
ندارد هاشمی غیر تماشایت تمنایی * * * بهشت وصل تو در کوی جدت آرزو کردم
↑صفحه ۷۰↑
نسیم صبح
نسیم صبح ز کوی نگار می آید * * * که با طراوت وبوی بهار می آید
نسیم صبح دهد مژده وصال حبیب * * * که از پی سحر شام تار می آید
نسیم صبح به آهنگ عشق می گوید * * * قرار قلب ودل بی قرار می آید
نسیم صبح به نومید عشق می گوید * * * امید عاشق شب زنده دار می آید
نسیم صبح به شمع خموش می گوید * * * چو سوختی به کنارت نگار می آید
نسیم صبح به قلب شکسته می گوید * * * دوا ومرحم قلب فکار می آید
نسیم صبح به منصور عشق می گوید * * * هوای وصل ز بالای دار می آید
نسیم صبح به صد شور وشوق می گوید * * * گل شگفته به بالین خار می آید
نسیم صبح به سوز وگداز می گوید * * * حبیب هاشمی بی قرار می آید
مهدی من
ز سوز عشق خود خاکسترم کن * * * سپس آواره بحر وبرم کن
↑صفحه ۷۱↑
دلم بیچاره عشق تو گشته * * * عزیز من، تو بیچاره ترم کن
نمی بیند کسی داغ دلم را * * * بسوزان، شعله ور پا تا سرم کن
به شمع روی تو پروانه ام من * * * بیا از سوز عشقت پرپرم کن
به مرغ بسمل در خون تپیده * * * بزن تیری وبی بال وپرم کن
صدای سوزش دل با تو گوید * * * مکن خامش مرا، سوزان ترم کن
متاعی نیست جان وسر که گویم * * * به بازار غمت سوداگرم کن
دو چشمم را دو جیحون کن دوباره * * * پر از خون سینه پر آذرم کن
جنون عشق سامانی ندارد * * * چنان مجنون، تو بی پا وسرم کن
دل من، دلبر من، مهدی من * * * به وصل روی خود عاشق ترم کن
چو شمعی هاشمی سوزان وگریان * * * نگاهی سوی چشمان ترم کن
یا صاحب الزمان
من کیستم فقیر تو یا صاحب الزمان * * * دلداده حقیر تو یا صاحب الزمان
در راه وصل روی تو از پا فتاده ام * * * دست مرا بگیر تو یا صاحب الزمان
↑صفحه ۷۲↑
صید به خون تپیده دام محبتم * * * افتاده ام به تیر تو یا صاحب الزمان
حیف است پا به خاک گذاری از آنکه هست * * * عرش خدا سریر تو یا صاحب الزمان
تشبیه می کنند جمال تو را به مه * * * ای ماه مستنیر، تو یا صاحب الزمان
اندر کمند گیسوی پر پیچ وتاب عشق * * * من کیستم اسیر تو یا صاحب الزمان
پشت زمان ز یاد فراقت بود کمان * * * ما هم شدید پیر تو یا صاحب الزمان
با اشک دیده هاشمی دلشکسته گفت * * * من کیستم فقیر تو یا صاحب الزمان
بهانه دل
بیا که بی تو دل من بهانه می گیرد * * * به این نشان که ز کویت نشانه می گیرد
به دل ز هجر جمال تو آتشی دارم * * * که هر نفس به هوایت زبانه می گیرد
نشسته مرغ دلم روی بام خانه تو * * * گمان مبر که جز این گوشه لانه می گیرد
شدم گدای در خانه ای که جبرائیل * * * همیشه اذن ازین آستانه می گیرد
امام عصر، ولی خدا، عزیز رسول * * * که دل سراغ رخش عاشقانه می گیرد
فدای مادر مظلومه اش که در محشر * * * سراغ شیفتگان دانه دانه می گیرد
↑صفحه ۷۳↑
تو انتقام بگیر از عدوی خونخواری * * * که راه فاطمه با تازیانه می گیرد
بیا ومادر پهلو شکسته ات را بین * * * ز کوچه با چه دلی راه خانه می گیرد
بیا که ناله جانسوز هاشمی هر شب * * * به سوز وآه ز کویت نشانه می گیرد
نهانخانه دل
دیده تا بهر تماشای رخش وا کردم * * * دامن از اشک دو چشمم همه دریا کردم
تا غمش را بنشانم به نهانخانه دل * * * دیده از بهر تماشای رخش وا کردم
تا که بر دیده کشم خاک عبیر آمیزش * * * آستان بوسیش از شوق تمنا کردم
دل افروخته از داغ فراقش تا صبح * * * دیشب از ریختن اشک تسلی کردم
به امیدی که ببینم رخ ماه تو به خواب * * * من شب خویش به صد شوق مصفا کردم
باب احسان به روی بنده نبندد مولا * * * بنده ام، روی به خاک در مولا کردم
هاشمی بود وسحرگاهی وسوز آهی * * * که دعا بهر جگر گوشه زهرا کردم
↑صفحه ۷۴↑
نوید وصل
به من ز یار سفر کرده ام خبر نرسید * * * شب فراق دراز آمد وسحر نرسید
ز هجر یار دلم خون وسینه ام سوزان * * * چه شد، که این شب هجران دل به سر نرسید
سر شک دیده من صبح وشام می بارد * * * هنوز لحظه دیدار چشم تر نرسید
ندایی از لب یعقوب روزگار رسید * * * که کور گشتم واز یوسفم خبر نرسید
به کودکان یتیم وبه مادران غمین * * * نه از پدر خبری، نامه از پسر نرسید
به تلخی غم هجر تو خو گرفتم وحیف * * * نوید وصل تو شیرین تر از شکر نرسید
بگفت هاشمی بینوا به سوز ونوا * * * هزار ناله ما را یکی اثر نرسید
دانه خال
اشکم ز غم هجر تو آرام ندارد * * * چشمم ز تماشای رخت کام ندارد
بر سوز دل سوخته ام گاه نگاهی * * * ای دوست دلم جز تو دلارام ندارد
مرغ دل وحشی من ای ماه دل آرا * * * جز دانه خال تو دگر دام ندارد
↑صفحه ۷۵↑
دیوانه عشق تو به پیغام بسازد * * * افسوس که این دل ز تو پیغام ندارد
صد دانه فشاندند ودلم رام نگردید * * * غیر از سر کوی تو دلم بام ندارد
هر شب بپزم در سر، سودای غمت را * * * افسوس که جز آرزوی خام ندارد
گفتار ز دل خویش سخن خاشمی زار * * * عبد سیه از خوان تو انعام ندارد
هجر جانگداز
دردی که به دل مراست که درمان نمی شود * * * شوری به سر مراست که سامان نمی شود
این هجر جانگداز که دل مبتلای اوست * * * گویی تمام عمر به پایان نمی شود
شام فراق روی امام زمان ما * * * چون صد هزار شام غریبان نمی شود
جانی که غیر دوست در آن جا گرفته است * * * در کوی عشق لایق قربان نمی شود
هر کس فدای او بکند زندگی خویش * * * شاداب گشته است وپشیمان نمی شود
هر دیده ای که در غم جانان گریسته * * * فردا به نزد فاطمه گریان نمی شود
گفت هاشمی به وصل تو دارم امید وحیف * * * این مشکلی مراست که آسان نمی شود
↑صفحه ۷۶↑
دوست
نسیم صبح، سلامم ببر به محضر دوست * * * بگوی حال دل خسته ام تو در بر دوست
نسیم صبح، چو بر زلف او گذر کردی * * * بیار همره خود بوی مشک وعنبر دوست
نسیم صبح، به آهنگ عشق وناز برو * * * ببوس از طرف من ز پای تا سر دوست
نسیم صبح، دو چشمم به راه می باشد * * * که اوفتد به دو چشم سیاه منظر دوست
نسیم صبح، به تیر نگاه او سوگند * * * هزار کشته فتاده به کوی ومعبر دوست
نسیم صبح، نوشتم به اشک دیده بیا * * * پیام من برسان از وفا به کشور دوست
بگوی هاشمی خسته دل چنین خواهد * * * که لحظه ای بنشیند مگر برابر دوست
امام منتظران
دلم ز داغ فراق نگار می سوزد * * * چو شمع از غم آن گلعذار می سوزد
دل چون لاله من ناله می کند شب وروز * * * ز سوز ناله من لاله زار می سوزد
قرار عالم هستی به بی قراری من * * * عنایتی، که دل بی قرار می سوزد
↑صفحه ۷۷↑
اگر به جرم محبت زنند بردارم * * * ز سوز سینه من چوب دار می سوزد
اگر که قطره اشکم به آتشی ریزد * * * ز سوز آتش آن قطره، نار می سوزد
امام منتظران، لحظه ای بیا بنگر * * * که ز آتش غم تو روزگار می سوزد
نوای ناله نالان هاشمی گوید * * * دلم ز آتش هجران یار می سوزد
↑صفحه ۷۸↑
اللهم ارزقنا توفیق الطاعه وبعد المعصیه وصدق النیه وعرفان الحرمه واکرمنا بالهدی والاستقامه وسدد السنتنا بالصواب والحکمه واملا قلوبنا بالعلم والمعرفه وطهر بطوننا من الحرام والشبهه واکفف ایدینا عن الظلم والسرقه واغضض ابصارنا عن الفجور والخیانه واسدد اسماعنا عن اللغو والغیبه وتفضل علی علمائنا بالزهد والنصیحه وعلی المتعلمین بالجهد والرغبه وعلی المستمعین بالاتباع والموعظه وعلی مرضی المسلمین بالشفاء والراحه وعلی موتاهم بالرافه والرحمه وعلی مشایخنا بالوقار والسکینه وعلی الشباب بالانابه والتوبه وعلی النساء بالحیاء والعفه وعلی الاغنیاء بالتواضع والسعه وعلی الفقراء بالصبر والقناعه وعلی الغزاه بالنصر والغلبه وعلی الاسراء بالخلاص والراحه وعلی الامراء بالعدل والشفقه وعلی الرعیه بالانصاف وحسن السیره وبارک للحجاج والزوار فی الزاد والنفقه واقض ما اوجبت علیهم من الحج والعمره بفضلک ورحمتک یا ارحم الراحمین.
↑صفحه ۷۹↑